لحن ترانه ام مدتیست دگر دل انگیزنیست
ترانه ام آوایش جان داده است درره انتظارعشق
ماهی های سبکبال وجودم دردرونم به سینه ام جنگ میزنند
فریادافسونگری را بانسیم نگاهشان جاودانه فریادمیزنند
خموش نگاهم باهزارآهنگ غم دفتر ماه را پراززنگ انتظارعشق می کند
باطبل پرهیاهو رخ چین چروک دلم فریادمیزند....فریاد سرخی تقدیر...که دلکش ساخته است دلم را باهزارتاروپودش انقدردلکش هست که ازخاطرش نمی رودعشق پرپرشده تبدار شاخه هایش را........حیران دیدن ترانه های وجودش است چه آهی دربساط داردکاش هرگز دلم چشمانش انتظارررادر کاغذنفاشیش نمی کشید